
نشانه های برنامه نویسان ناموفق
"آیا شما هم بهتازگی کار برنامهنویسی را شروع کردهاید؟ آیا در ابتدای مسیر کد زدن هستید و نمیدانید باید دقیقاً چه مسیری را طی کنید؟ احتمالاً در ابتدای راه برنامهنویسی از بزرگی و وسعت دنیای کدها و دستورها حیرت کردهاید. اما نگران نباشید و ما را تا انتهای این مقاله همراهی کنید."
دقت کنید که پیش رفت برنامه نویسی به صبر، منطق و فکر نیاز داره و خیلی از افرادی که پیشرفت خوبی ندارن، این موارد رو نادیده میگیرن، پس باید این موارد رو در خودمون تقویت کنیم نه این که اون ها رو نادیده بگیریم. نادیده گرفتن اون ها یعنی شکست تضمینی در برنامه نویسی. پیش رفت یا عدم پیش رفت در برنامه نویسی به عومل مختلفی بستگی داره که ما در این مقاله به 5 مورد مهم و مورد نیاز هر برنامه نویس اشاره کردیم. بزن بریم ببینیم این عوامل چه چیز هایی هستن.
عدم کنجکاوی
یک نیاز اساسی برای یادگیری ، علاقه مندی به چیزیه که در حال یادگیری اون هستید. اگه ذهنی نداری که درباره برنامه نویسی کنجکاو باشه، انرژی لازم برای یادگیری دانش گسترده و عمیق مورد نیاز برای یک برنامه نویس موفق رو نخواهی داشت.
دنیای فناوری مانند اقیانوسی عظیم از حوزه های جالب ، ایده های به هم پیوسته و امکاناتیه که میتونه قوه تخیل رو تقویت کنه. پس شما نیاز به یک انگیزه ذاتی داری که بخوای توی این اقیانوس غواصی کنی و معما های این حوزه رو حل کنی.
عدم پافشاری در مواجه با مشکلات
ماهیت برنامه نویسی حل مشکلاته. این تمام دلیل اختراع کامپیوترهاست! هر زمان که شروع به کار بر روی یک برنامه می کنی، با مجموعه ای از مشکلات روبرو میشی و وقتی که مشکلی رو حل کردی، تقریباً همیشه یک مشکل دیگر درست در پشت آن به وجود میاد. شما در حال پیشرفت هستید، اما همیشه مشکلات جدیدی برای مواجه شدن وجود دارد. مواجهه با این مجموعه مشکلات میتونه دلهره آور و دلسرد کننده باشه. اگه احساس می کنی همه چیز باید “فقط کار کنه”، در این صورت شما انرژی لازم رو نداری که مشکلات رو ادامه بدی و کم کم اراده خودت رو از بین میبری. به معنای واقعی کلمه وظیفه شماست که بفهمی چرا همه چیز “کار نمی کنه”.
عدم احساس موفقیت در غلبه بر مشکل
عدم “احساس خوب” پس از حل موفقیت آمیز، یک مشکله مهمه. وقتی رفع باگ به یک تردمیل تبدیل میشه و مدام در حال رفع باگی، بعد از مدتی ممکنه این احساس موفقیت تکراری بشه و هیجان ناشی از غلبه بر مشکلات رو از دست بدی.
در واقع نوعی دوپامین وجود داره که هنگام غلبه بر یک مشکل به اون نیاز داری. این شبیه تجربه تکمیل سطح در یک بازی ویدئویی یا حل چالشی مانند جدول سودوکو است. همه ما میدونیم که یک احساس خوب ناشی از حل یک چالش و در نهایت پیروزی در پایانه. اما اگه توانایی احساس اون احساسات رو از دست بدی یا در وهله اول واقعاً به آن توجه نشده باشه. نمیتونی شادی ناشی از برنامه نویسی رو تجربه کنی.
خسته شدن از فکر کردن
برنامه نویسی یک فعالیت فکریه. ما به عنوان انسان واقعاً در تفکر خوب عمل می کنیم و ذهن ما در شبانه روز در حال فکر کردنه. اما فکر کردن در برنامه نویسی متفاوته. در برنامه نویسی شما باید بر روی فکر کردن برای حل مشکل متمرکز باشید و نباید به هیچ چیز دیگه ای جز حل مشکل فکر و تمرکز کنید. این امر کمی دشواره و ممکنه شما خسته بشی. فرو رفتن در فکر در برنامه نویسی علائمی داره که عبارتند از:
خیره شدن به مانیتور، احساس ابر در افکار شما، تعلل در حل مشکل، ورق زدن بین برگه های مرورگر و اسکن ناامیدکننده StackOverflow برای “پاسخ”. این ها نشانه هاییه که نشون میده شما به محدودیت ذهنی برخورد کردی و باید راهی برای اون پیدا کنی.
هنگام برنامه نویسی، شما خسته میشی و تفکر به معنای واقعی کلمه، انرژی رو درست مثل تمرین کردن در باشگاه می سوزونه. وقتی عادت نداری انرژی ذهنی مورد نیاز رو اعمال کنی، تمرکز کردن برای شما دشوار میشه. اما درست مثل رفتن به باشگاه بدنسازی، هرچه بیشتر این کار رو انجام بدی، قوی تر می شوید.
عدم توجه دقیق به جزییات
کامپیوترها ماشین های دقیقی هستن. وقتی صحبت از برنامه نویسی کامپیوتر میشه، باید دستورات لازم رو دقیقاً همون طور که کامپیوتر انتظار داره ارائه بدی. اگر این کار رو نکنی، هیچ چیز کار نمیکنه. حد وسطی وجود نداره که همه چیز در اون کار کنه – یا کار می کنه یا نمی کنه.
یعنی این که هنگام برنامه نویسی باید به جزئیات توجه داشته باشی. هر فضا، براکت یا سمیکالن به حساب میاد. وقتی در جای خود قرار نگیرن، هیچ چیز کار نمیکنه. وقتی کامپیوتر پیغام خطا رو برمی گردونه باید دقیقاً متوجه بشی که چه چیزی داره به شما میگه. واقعیت اینه که اگه به جزئیات اهمیت ندی، میتونی ساعت ها به دنبال مشکلی باشی که به معنای واقعی کلمه نتیجه اشتباه تایپی بوده.
ارسال دیدگاه